سایت شیعه نیوز استفتایی درباره استفاده از ماهواره کرده و نظر آیت الله خامنه یی در مورد استفاده از ماهواره را جویا شده است. در این استفتا آمده است؛ «آیا خرید و نگهداری و استفاده از دستگاه گیرنده برنامه های تلویزیونی از ماهواره جایز است؟ و اگر دستگاه گیرنده مجانی به دست انسان برسد چه حکمی دارد؟»
مقام معظم رهبری این گونه پاسخ داده اند؛ «دستگاه آنتن ماهواره یی از این جهت که صرفاً وسیله یی برای دریافت برنامه های تلویزیونی است که هم برنامه های حلال دارد و هم برنامه های حرام، حکم آلات مشترک را دارد. لذا خرید و فروش و نگهداری آن برای استفاده در امور حرام، حرام است و برای استفاده های حلال جایز است. ولی چون این وسیله برای کسی که آن را در اختیار دارد زمینه دریافت برنامه های حرام را کاملاً فراهم می کند و گاهی نگهداری آن مفاسد دیگری را نیز دربردارد، خرید و نگهداری آن جایز نیست مگر برای کسی که به خودش مطمئن است که استفاده حرام از آن نمی کند و بر تهیه و نگهداری آن در خانه اش مفسده یی هم مترتب نمی شود. لکن اگر قانونی در این مورد وجود داشته باشد باید مراعات گردد.»
افول فرهنگ از پیامدهای همه گیر و عمومی برنامه های ماهواره ای است. از دیگر پیامدها و معضلات برنامه های ماهواره ای ، رشد روزافزون بی سوادی عمومی به جهت تماشای بی حد این برنامه ها و عدم تمرکز و تفکر نسبت به موضوعات و مطالب مختلف ، کاهش دادوستدهای عاطفی و اجتماعی در روابط انسان ها با یکدیگر ، رنگ باختگی ارزش های انسانی و باورهای مذهبی و نمادهای ملی و میهنی و در نتیجه خطر سقوط فرهنگ اجتماعی بیش از هر زمان دیگر است و این معضلات نه تنها کشورهای متمدن اروپایی و امریکایی ، بلکه سراسر جوامع دنیا را در معرض تهاجم قرار می دهند .
متاسفانه در این روزگار ، روز به روز به شمار افرادی که دائما در کنجی لمیده و به تماشای برنامه های مختلف ماهواره مشغول هستند ، افزوده می شود و انسان فعال و محرک و خلاق گذشته به یک تماشاچی منفعل مبدل شده و هر قدر که این وسیله پیام رسانی ، بر سرعت جابه جایی و نقل و انتقال اطلاعات و گزارش وقایع از مکانی به مکان دیگر می افزاید ، همان مقدار سرعت انتقال و تحرک را از بیننده خود می رباید و عاملی برای سکون و رکود انسان می شود . مشکل دیگر اینجاست که ماهواره امروزه ، ابراز انتقال علم و دانش محسوب نمی شود ، بلکه وسیله ای برای وقت گذرانی است !
هر آنچه را که برنامه های ماهواره ای ارائه می دهند همزمان برای تمامی افراد گیرنده یکسان است . ولی گروه بندی ها و طبقات اجتماعی و سنین متفاوت بینندگان و تفاوت درک و شعور و سلایق انسان ها در محتوای این برنامه ها به چشم نمی خورد . گستردگی بی نظیر ماهواره به عنوان ابررسانه جمعی در بین جوامع مختلف به عنوان وسیله ارتباطی و حضور آن حتی در حریم خلوت و خصوصی مردم ، این ابزار را به عنوان قابل قبول ترین پیام آور و پذیرفتنی ترین فرمانروای اجتماعی و فرهنگی تبدیل کرده است . تخریب فرهنگی در جوامع امروزی می تواند با رسانه های نوشتاری نیز صورت گیرد . ولی ماهواره و یا تلویزیون به عنوان محسوس ترین و تاثیرگذارترین رسانه همچنان در حال یکه تازی در عرصه اجتماعی جوامع است. چرا که بدون اتلاف وقت و رفت و آمد برای خرید روزنامه و مجلات و حوصله برای خواندن مطالب آنها ، جعبه جادویی تلویزیون با برنامه های متنوع و تاثیرگذاری عمیق تر نقش تمامی رسانه ها را به تنهایی ایفا می کند . بهره بیشتر از این برنامه های ماهواره ای را ، سیاستمداران کشورهای استعمارگر می برند ، در نظم نوین جهانی یا بهتر بگوئیم دنیای تک بعدی امروزی ، این کشورها در تلاش هستند که از طریق تصاویر و برنامه های جذاب و فریبنده ماهواره ای افراد دیگر جوامع و بالاخص جوانان آن را شیفته فرهنگ وارداتی و نسخه پیچ شده خود کنند. ورود ماهواره به جهان سوم ، علی الخصوص ملت هایی که باورهای دینی و سنتی آنها باعث تعالی روح و سالم سازی آن جامعه بوده ، اثرات مخرب بیشتری ایجاد می کند .
گردآورنده :خدیجه قورچی بیگی
حاج محمد اسماعیل دولابی در تعبیری زیبا
از وظایف منتظران در دوران غیبت میگوید:
پدر چهار تا بچه اینها را گذاشت توی
اتاق و گفت اینجاها را مرتب کنید تا من برگردم. میخواست ببیند کی چه
کار میکند. خودش هم رفت پشت پرده. از آنجا نگاه میکرد میدید کی چه کار
میکند، مینوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند برای خودش.
یکی از بچهها که گیج بود یادش رفت. یادش
رفت. سرش گرم شد به بازی و خوراکی و اینها. یادش رفت که آقاش گفته خانه را
مرتب کنید.
یکی از بچهها که شرور بود شروع کرد خانه
را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمیگذارم کسی اینجا را مرتب کند.
یکی که خنگ بود، وحشت گرفتش. ترسید. نشست
وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمیگذارد جمع
کنیم، مرتب کنیم.
اما آنکه زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش
را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب میکرد همهجا را. میدانست آقاش دارد
توی کاغذ مینویسد، بعد میرود چیز خوب برایش میآورد. هی نگاه میکرد
سمت پرده و میخندید. دلش هم تنگ نمیشد. میدانست که هم اینجا است. توی
دلش هم گاهی میگفت اگر یک دقیقه دیرتر بیاید باز من کارهای بهتر
میکنم.
آخرش آن بچه شرور همه جا را ریخت به
همدیگر. هی میریخت به هم، هی میدید این دارد میخندد. خوشحال است، ناراحت
نمیشود. وقتی همه جا را ریخت به هم، همه چیز که آشفته شد، آن وقت آقا
جان آمد. ما که خنگ بودیم، گریه کرده بودیم، چیزی گیرمان نیامد. او که
زرنگ بود و خندیده بود، کلی چیز گیرش آمد. زرنگ باش. خنگ نباش. گیج نباش.
شرور که نیستی الحمدلله. گیج و خنگ هم نباش. زرنگ باش، نگاه کن پشت پرده
رد تنش را ببین و بخند و کار خوب کن. خانه را مرتب کن.
منبع : تریبون
این مدت که نبودم رفته بودم یه جایی که
آرزو نمی کنم که هیچ کدوم از شما برید اونجا مخصوصا تو تابستون
حالا من شانس آوردم که تو زمستون رفته
بودم!!!
یه جایی بود که حتی تلفن کارتی هم
نداشت چه برسه به اینترنت !!!!
همه اونجا مثل خودم غریبه بودن (غریبه
غم مخور من هم غریبم)!!!
ولی همه شون خیلی باصفا و خونگرم که
برام یه خاطره عالی به جا گذاشتن!!!