سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش یاری می رساند، حکمت ره می نماید . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

اطلاعات




حماسه ششم بهمن
شهرستان آمل در سال 1360 در شرایطی حساس اتفاق افتاد حماسه ای که مردم آمل
در آن از انقلاب نو پای اسلامی به خوبی دفاع کردند این دفاع چنان اهمیتی
داشت که حضرت امام (ره) د وصیت نامه سیاسی الهی خود به ان اشاره داشتند







تیراندازی و سپس تسخیر شهر تا 6 صبح ادامه داشت، اما با آغاز صبح ششم
بهمن، حماسه ی مردم آمل شکل گرفت و صدها نیروی داوطلب مردمی با روی آوردن
به مقر سپاه و گرفتن اسلحه، به مقابله‌ی سربداران جنگل رفتند.سنگربندی‌ها
آغاز شد. از زن و مرد و پیر و جوان همگی با آوردن شن و گونی اقدام به
سنگرسازی و نبرد سنگر به سنگر کردند تا آنجا که آمل لقب «هزار سنگر» گرفت.



بیش
از 100 نفر از اعضای اتحادیه‌ی کمونیست‌های ایران، در اول بهمن 1360 از
مقر خود در جنگل به سمت شهر آمل به راه افتادند. با توجه به برف سنگینی که
آمل و اطراف آن را پوشانده بود؛‌ عبور از رودخانه‌های متعدد با طناب صورت
گرفت. پشت سر گذاشتن این مسیر به خاطر سختی راه و مشکلات تردد، 3 روز به
طول انجامید؛ البته با توجه به برفی بودن زمین، این وضعیت پیش‌بینی شده
بود و در طراحی عملیات، قرار بود که عملیات در روز 5 بهمن انجام گیرد که
در اثر خستگی به 6 بهمن موکول شد: «نیروهای‌مان در روز 5 بهمن به شهر
رسیدند و شب را همگی در خانه‌ی من بودند تا صبح».1


بنابراین
نیروهای شوشکر از ساعت 5/5 صبح به خانه‌ی مادری محمدرضا سپرغمی که در آن
زمان، مادر و همسر و فرزندش را به تهران فرستاده بود، رسیدند. گروه تصور
می‌کرد که در مرحله‌ی آخر ورود به شهر نیاز به 5 ساعت راهپیمایی دارد،


ولی این پیاده‌روی 10 و 12 ساعت به طول انجامید و در نتیجه، عملیات یک روز به تعویق افتاد.2
نیروها از فرط خستگی حتی توان روی پای خود ایستادن را هم نداشتند: «حتی
بعضی از بچه‌ها از فرط خستگی به محض لحظه‌ای ایستادن، سرپا خواب‌شان
می‌برد و جا می‌ماندند و گم می‌شدند».3


شب 6 بهمن به هر شکلی بود در خانه‌ی سپرغمی اقامت کردند و به کشیک محل که عضو انجمن اسلامی بود، به دروغ گفتند:


«امروز ویژه هستیم و از تهران آمده‌ایم. قرار است جنگلی‌ها به شهر حمله کنند. ما آمده‌ایم تا با آنها مقابله کنیم».4


حتی
از او خواستند که رازداری کند تا ضد انقلاب متوجه نشود و آن فرد هم به
آنها اطمینان داد. در ساعت 9 شب، گروه‌ها به تدریج از خانه‌ی یل محمد
بیرون آمدند.5


سرانجام
با عبور از رودخانه‌ی هراز که از حاشیه‌ی شهر آمل می‌گذرد، وارد محله‌ی
اسپه کلا شدند و در مکان‌های مقرر، استقرار یافتند. مقر بسیج که در آن سوی
رودخانه نزدیک‌ترین هفد نظامی مهاجمین بود، به محاصره درآمد.


گروه‌ها
هر کدام کارشان در یک قسمت شهر بود. تقریبا 17 نفر مسؤول حمله به بسیج
بودند. درگیری در ساعت 11:45 آخر شب 5 بهمن شروع شد. گروه‌های عمل کننده‌ی
دیگر در دادگاه انقلاب و سپاه، که این 3 هدف از عمده‌ترین اهداف گروه
سربداران بود، وارد درگیری شدند. در حین عبور از خیابان‌های شهر ، هر گاه
با نیروی مسلح یا افرادی که ظاهر حزب‌اللهی داشتند روبه رو شدند، به آنها
حمله می‌کردند و آنها را به شهادت می‌رساندند و یا زخمی می‌کردند و با
کمال شقاوت رفتار می‌کردند.


برنامه‌ی
اصلی این بود که حتی الامکان نیروهای سپاه و بسیج را از کار بیندازند و
بعد از آن، مردم را به قیام دعوت کنند؛ زیرا طبق تحلیل‌های تشکیلات، آنها
مطمئن بودند که مردم به آنها خواهند پیوست. غلامرضا سپرغمی که خود از
اهالی رضوانیه بود، مأموریت داشت تا با اهالی آنجا صحبت و آنها را
جمع‌آوری کند تا به صحبت‌های مسئولین تشکیلات گوش فرا دهند و در «قیام
فوری» مشارکت کنند، ولی او در این امر موفق نشد و حتی به در خانه‌ی دو تن
از آشنایان خود رفت و پاسخی نشنید:


«من در ابتدای شب به محله‌ی رضوانیه رفتم و در 2 خانه را زدم6 که
اولی بدون اینکه حتی در را باز کند، از همان پشت در، با فحش از ما پذیرایی
کرد . خانه‌ی دوم فقط در را باز کردند، ولی هیچ کس بیرون نیامد. در تمام
طول شب و پس از آن تا صبح و تا ظهر، من در همان محله در بین افرادی که با
روشن شدن روز از خانه بیرون آمدند، بودم».7


در آن شهر نیز درگیری با مقر سپاه پاسداران ادامه داشت:

...

http://davoodonline-ir.persiangig.com/gif/edame-matlab.gif



  
  
14صفر 6روز تا اربعین
26 روز تا 22 بهمن
... تا جمعه ظهور


قابل توجه مسئولان ارجمند و معزز فرهنگی جمهوری اسلامی ایران!

 “عکاس مسلمان”  تصاویری را منتشر کرده است که حاکی از گسترش فساد اخلاقی و
ناهنجاری های اجتماعی در مکانهای تفریحی و گروه های ورزشی است.
اینجا ایران است، غرب نیست، تعجب نکنید این همان دغدغه ایست که بارها از راه های گوناگون به مسئولین ورزشی کشور تذکر داده شده است.
پس
از اخباری که از گروه های مختلف کوهنوردی ، سخره نوردی و ... به گوش رسید
اینبار نوبت کشف حجاب اسکی بازان در پیستهای اطراف تهران رسیده است.

لازم
به ذکر است که اینگونه اعمال ناشی از عدم نظارت مسئولین انتظامی بر
اینگونه اماکن است و باید توجه داشت که روند عادی سازی کشف حجاب از
اینگونه مکانها شروع شده و به تدریج در سطوح مختلف جامعه نهادینه میشود.



eski-bihejabi01
باز هم از همه شما عزیزان برای به نمایش درآمدن اینگونه عکسها عذرخواهی میکنم.
ادامه را هم ببینید>


eski-bihejabi01 eski-bihejabi02  eski-bihejabi04 eski-bihejabi05  ski-shemshak01

به امید تحقق توجه مسئولان فرهنگی ج.ا.ا بر این امر مهم. یا حق
پی نوشت

سرکار خانم دباغ (زینب انقلاب اسلامی) در بستر بیماری به سر می برند برای شفای عاجل ایشان لطفا دعا کنید 


  
  

 ناگفته های یامین پور از پشت پرده های رسانه ملی


http://sllss.persiangig.com/image/30.jpg


اشاره: وحید یامین پور از ابتدای دهه
80 در رسانه ملی حضور داشته و صدها برنامه تلویزیونی و رادیویی را به
عنوان نویسنده، کارگردان و مجری در کارنامه دارد. او در سال 86 به علت
مخالفت با سیاست های مدیران رادیو از مدیریت گروه اندیشه رادیو جوان
استعفا داد و به عنوان مشاور مدیر شبکه سه سیما همکاری پاره وقتش را با
رسانه ملّی ادامه داد. ماجرای انتخابات 88، یامین پور را به تلویریون
بازگرداند. برنامه های جنجالی «ایران 88»، «رو به فردا» و «دیروز، امروز،
فردا» که بنا بر گزارش های مرکز تحقیقات سازمان، پرمخاطب‌ترین برنامه های
سیاسی چندین سال اخیر تلویزیون بوده اند با کارگردانی و اجرای او به روی
آنتن رفته اند. ...

 آنچه در زیر می‌خوانید بخشی از ناگفته های اوست درباره‌ پشت پرده‌ سیاست های سازمان صدا و سیما:

 

 عملکرد صدا و سیما در خیلی از
مواقع برای جریان حزب الله و مردم انقلابی محل سوال بوده؛ واقعا علت این
کم کاری و کاهلی صدا و سیما در پرداختن به آرمان ها چیست؟ آیا عمدی در کار
است؟

نمی توان بطور مطلق پاسخ این سوال را داد.
خود من هم در طی سالیان گذشته به مرور لایه های پنهان آن را درک کردم.
سازمان، ساز و کار پیچیده ای دارد. نمی شود برخی عمدها را نادیده گرفت.
بالاخره در این سازمان عریض و طویل هستند کسانی که علقه و تعهدی به انقلاب
ندارند و سرگرم امورات و علایق خودشانند. البته مدیران ارشد غالباً از
سابقین در انقلاب اند هرچند در گیر و دار روزمرگی ها و سیاسی کاری ها برخی
از آنها کم اثر یا بی اثر می شوند. یکی از مهمترین دلایل این کاهلی
همنشینی این مدیران با طبقه‌ی روشنفکران و مرفهین است. نفوذ این دو طبقه
بسیاری از خاصیت های آرمانی صدا و سیما را زایل کرده است. چند سال پیش که
در رادیو جوان کار می کردم وحید جلیلی را برای یک مناظره‌‌ی رادیویی در
خصوص عملکرد صدا و سیما دعوت کردم، جلیلی با همان لحن صریحش گفت «مدیران
پرشیا سوار جردن نشین چه فهمی از دیانت انقلابی دارند؟!». این حرف مهمی
بود. هرچند مجبور شدیم با دستور مدیران ارشد آن برنامه را همان روی آنتن
قطع کنیم و موسیقی پخش کنیم!

 

 عملکرد رسانه ملی را در ایام فتنه
و پخش برنامه هایی مثل «شاخص» یا «دیروز، امروز، فردا» را در میان این
غفلت ها چطور باید توجیه کرد؟ به هر حال اینها برنامه های موثر و پربیننده
سیما بود که صدای جریان فتنه را درآورده بود.

حقیقت این است که رسانه ملی خیلی بهتر از
دستگاه های دیگر در این باره عمل کرد. در آن دستپاچگی و سردرگمی نهادهای
متعدد مسوول، صدا و سیما و به ویژه معاونت سیاسی خوب به نتیجه رسید و موثر
عمل کرد. هرچند باید گفت هنوز تهیه و پخش مستندهایی چون «شاخص» و «سیره
امام روح‌الله(ره)» توسط واحد مرکزی خبر جزو استثنائات عملکرد صدا و
سیماست و به یک قاعده تبدیل نشده است. آن هم محصول خبرگی و تعهد رئیس واحد
مرکزی خبر و تعهد معدود جوانهای حزب اللهی تحت فرمان اوست. سوال اینجاست
که چرا پس از گذشت سالها باید شاهد چنین برنامه هایی باشیم؟ چرا اینقدر
دیر؟ چرا فقط یک یا دو برنامه؟ چرا شبکه های متعدد تلویزیون که هرکدام با
میلیاردها تومان در سال شارژ می شوند و همه شان هم گروه برنامه ساز سیاسی
و اجتماعی و ظاهرا مدیران انقلابی دارند هیچ کدام تا به حال کاری نکرده
اند؟ چه کسی فرمان می دهد که همه شبکه های تلویزیونی پر از برنامه های
هزینه بَر و خسته کننده آموزش آشپزی، تنظیم خانواده، مهارت های رانندگی و
جنگ های زرد و لمپن ورزشی باشد ولی هیچ کدام حتی یک مستند چشم گیر تاریخی
یا فرهنگی برای آموزش انقلابی مردم ارائه نکرده باشند؟

 

 چرا درباره «روبه فردا» و «دیروز، امروز، فردا» صحبت نمی کنید؟ آیا آنها محصول سیاست و تدبیر سازمان نبود؟

هرچند باید از اینکه به خاطر اعتماد مدیران
توانستیم چنین برنامه هایی تولید کنیم خدا را شاکر باشیم اما باید اعتراف
کنم اینها هم چندان ربطی به سیاست های سازمان نداشتند. آنها در ابتدا خبر
نداشتند که ما در شبکه سه داریم چه می کنیم. روبه فردا بتدریج شکل گرفت.
بد نیست این خاطره را بگویم تا دریافت کنید که در وقایع بعد از انتخابات
چه خبر بود:

یکی از مدیران ارشد سازمان با شبکه تماس
گرفته بود که تا می‌توانید فیلم های سینمایی پخش کنید. آن روز گلایه
می‌کرد که اینها چیست که پخش می کنید؟ بروید هری پاتر پخش کنید اینها
نیایند بیرون! (من آن موقع مشاور مدیر شبکه سه بودم) برایم من خیلی عجیب
بود این حرفها و این سیاست ها.

من آن ایام برنامه «ایران88» را اجرا می
کردم. اغتشاش گران سازمان را محاصره کرده بودند. با کمک حراست از در دیگری
وارد سازمان شدم. رفتم پیش همان مدیر و گفتم به من یک دوربین و یک
صدابردار بدهید بروم میان همینها که جلوی سازمان هستند. بگذار ببینیم چه
می گویند. بگذارید همین حرف‌ها را بیاوریم در رسانه بگوییم و جوابش را
بدهیم. آن روزها بی بی سی وسایر شبکه های ضد انقلاب بطور زنده خیابان های
تهران را پوشش می دادند آن وقت ما داشتیم هری پاتر پخش می‌کردیم!

ماجرای 9 دی باعث شد تا پس از چند ماه دوری
مجددا به تلویزیون برگردم. در صحبتی که با نادر طالب زاده داشتم تشویقم
کرد که سمت و سوی برنامه را تغییر دهم. آن برنامه بعد از یک هفته تبدیل شد
به مناظره ها و بعد هم به «دیروز، امروز، فردا».

 

 یعنی آوردن کسانی مثل حاج سعید
قاسمی، فواد ایزدی، فروز رجایی فر، مسعود دهنمکی، حمید رسائی، حسن عباسی،
صفار هرندی، سعید زیباکلام، حسین کچویان و برنامه های موثری چون حضور
پناهیان، میرباقری و نبویان که برای اولین بار و در هیأت و رفتار جدید
رسانه ای ظاهر شدند...

برخی از این مهمان‌ها را که نام بردید
کاملاً مخفیانه و بدون هماهنگی می‌آوردیم. در همان ابتدا هم گاهی با
برخورد تند مدیران ارشد مواجه شدیم. بعد که اوج استقبال مخاطبان را دیدند
و برای برنامه ها تقدیر نامه گرفتند، طبعاً کوتاه آمدند. البته نباید
انکار کنم که غیرت و جدیت برخی مدیران هم اگر نبود، همان اول جلوی کار ما
گرفته می‌شد.

 یادم هست که وقتی یکی از همین مهمان ها را
که شما نام بردید دعوت کردیم و نامش از شبکه زیرنویس شد بلافاصله یکی از
مدیران ارشد تماس گرفت و تعابیر تندی علیه ایشان بکار برد و ما را
بازخواست کرد که چرا از چنین کسی دعوت کرده ایم! حالا ما با زحمت فراوان
موفق شده بودیم که این سردار انقلابی را راضی کنیم تا بعد از سال‌ها به
قاب تلویزیون برگردد. آن برنامه، بی‌شک یکی از بهترین‌های سال‌های اخیر
تلویزیون شد. هنوز هم درباره اش حرف می زنند. بعدا دیدید که از برنامه
تیزر ساختند و همه جا پخش کردند که بله رسانه وظیفه‌اش را در بصیرت افزایی
و آگاهی بخشی انجام داده است! تازه از مجلس هم لوح تقدیر گرفتند.

 

 چرا  «دیروز، امروز، فردا» با این
مخاطب فراوان و با این موفقیت متوقف شد و چرا مجدداً راه افتاد؟ چرا شما
در سری جدید همکاری ندارید؟

هنوز وقت آن نشده که اصل ماجرا را بیان کنم.
خیلی حرفها هست که محفلی است و در رسانه ها نمی توان گفت. همین قدر اشاره
می‌کنم کسانی که آنتن را در اختیار دارند همه چیز با کم و زیادش می توانند
بگویند ولی یک خط قرمز غیر رسمی وجود دارد آن هم اینکه از خود رسانه
انتقاد نکنید. بسیاری از کسانی که در کمپین های دعوت از سران فتنه حاضر
بوده اند و با برنامه هایشان آبروی نظام را برده اند از حمایت های بی دریغ
مدیران بهره مندند ولی دیگرانی که گاهی ناپرهیزی کرده اند و گلایه و
انتقادی از مدیران صدا و سیما طرح کرده اند، حتی کارشان به حراست هم کشیده
می شود!

در سری جدید هم از من خواستند که با آنها
همکاری کنم ولی از آنجا که حدس می زدم چه انتظاراتی از برنامه مطرح شود و
سمت و سوی آن چگونه طی شود نپذیرفتم. هرچند نهایتاً پذیرفتم که به عنوان
مشاور به دوستانم کمک کنم که البته برای شرکت در جلسات دعوت نشدم.

 

 بالاخره در قبال این روند حاکم در
صدا و سیما چه باید کرد؟ خیلی از مردم از این وضعیت ناراضی اند ولی دقیقا
نمی دانند چه باید بکنند؟ بسیاری از مدیران ارزشی صدا و سیما هم از این
روند ناراحت هستند... چه باید کرد؟

روش درست را در سه اتفاق می دانم. اول
ساختارهای نظارتی اند. هیچ نظارت دقیقی از بیرون رسانه ملّی را کنترل
نمی‌کند. البته مجلس در چند ماه اخیر حساسیت هایش بیشتر شده ولی هنوز
ساختارهای موجود اجازه دخالت و نظارت بیشتر را نمی دهند. طبق قانون اساسی
سازمان باید با تدوین و تصویب قوانین اداره شود ولی هنوز چنین قانونی
موجود نیست. بتازگی مجلس پیگیر تصویب قانون جامع صدا و سیما شده است که
اگر درست پیش برود اتفاق بزرگی خواهد بود. شورای نظارت موجود هم آن چیزی
نیست که باید باشد و مقام معظم رهبر بارها گفته اند که نظارت پیش از تولید
را می خواهند ولی شورای فعلی اینطور نیست. فعلا که ما فقط اسمش را
می‌شنویم. البته صدا و سیما هم با زرنگی بیشتر تقدیرهای شورا را اعلام می
کند و نه بازخواست‌هایش را!

اتفاق دوم حساسیت و مسوولیت عموم مردم است.
رسانه باید خودش را به شدت تحت کنترل و نظارت مردم و به خصوص جریان حزب
الله بداند. نباید جرأت کند که خلاف کند. چرا هر حزب اللهی یک وبلاگ
نداشته باشد که بلافاصله در مواقع لزوم تیغ انتقادش را بکشد. چرا در مجامع
و رسانه‌ها انتقاد از روند نامناسب صدا و سیما اینقدر کمرنگ است. من چند
سال است که یک از وظایفم را نقد جدی صدا و سیما قرار داده‌ام و این را
رسالتی می دانم که حضرت آقا بر عهده مثل من قرار داده اند.

آقا فرمودند که نسبت ایشان با صدا و سیما
مثل نسبت من با وزارتخانه پست و تلگراف و تلفن است! ایشان فرمودند که فقط
رئیس را انتخاب می‌کنند. یعنی نظارت فرآیند خودش را دارد. ایشان گفته اند
من انتقادهایم را دارم که خیلی از اوقات هم آقایان عمل نمی کنند. انتقاد
وظیفه همه است.

اتفاق سوم و اساسی آنست که در رادیو و
تلویزیون به انبوه جوانان خوش فکر،‌ متعهد و و انقلابی اعتماد شود.
 برنامه‌های شوک، راز، شاخص، مستند فرماندهان و برخی برنامه های مبتکرانه
معارفی نشان می دهد که ظرفیت عظیمی در جوانان حزب اللهی وجود دارد و مشکل
در اعتماد به آنهاست و مسئولان عالی سازمان باید به این بچه‌ها اعتماد کند
و جو حاکم را بشکند.


  
  
جمعه های 89 به ایستگاه آخر رسید اما انتظار تو آقا به ایستگاه آخر نرسید



سفر ایستگاه

قطار می‌رود


تو می‌روی


تمام ایستگاه می‌رود



و من چقدر ساده‌ام


که سال‌های سال


در انتظار تو


کنار این قطار ِ رفته ایستاده‌ام


و همچنان


به نرده‌های ایستگاهِ رفته


تکیه داده‌ام!

زنده یاد قیصر امین پور

پی نوشت:

- بالاخره بعد از مدتی تلاش سایت منتصب به آقا زاده فراری (آینده نیوز) دیروز این پایگاه فتنه فیلتر شد. با تشکر از مسئولان کمیته فیلترینگ  




  
  
میلاد امام حسن عسکری (ع) بر تمامی شیعیان مبارکباد




به گزارش پایگاه 598، سنت مراسم چهار شنبه سوری که برای آتش احترام قائل می شوند؛ سنتی از آتش پرستان قدیم است.متاسفانه این مراسم که همه ساله باعث هدر رفتن سرمایه های انسانی و اقتصادی زیادی شده ، نظم و امنیت عمومی را برای شهروندان مختل و خانواده های بیشماری را در آغاز سال نو اندوهگین و داغدار می نماید ؛ سنتی کاملا غلط و خرافی است که از هیچ گونه پشتوانه منطقی و عقلی صحیحی برخوردار نمی باشد .


http://www.taksys.com/img/images/54672673787496032022.jpg

با
وجود اقدامات تبلیغی که در رسانه ملی و دیگر رسانه ها و همچنین توصیه
های مکرر نیروهای انتظامی برای کاهش خسارات ناشی از این سنت جاهلی و
باطل در نظر گرفته شده است، اما ریشه کنی این قبیل ناهنجاری ها با کار عمیق
فرهنگی امکان پذیر بوده است که همت تمام نهاد های فرهنگی و حوزه و دانشگاه
را می طلبد.

چهارشنبه سوری از منظر مراجع معظم تقلید:

سوال: خرید و فروش ترقه و انجام چهارشنبه سوری و سیزده بدر به اعتقاد نحسی 13 و احیای مظاهر شان چگونه است؟ متأسفانه این اعمال مورد تشویق قرار گرفته است؟

حضرت آیت الله العظمی خامنه ای: چهارشنبه سوری و سیزده به در مبنای عقلایی ندارد. (مجموعه استفتائات(

مرحوم حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی: در فرض مزبور که دارای خطرات جانی و مالی است و موجب اذیت و آزار دیگران است و مخالف مقررات و قانون و نظم جامعه است جایز نیست.

مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت: این کارها مشروعیت ندارد. 
 
مرحوم حضرت آیت الله العظمی تبریزی: هیچ یک از این امور رجحان شرعی ندارد و تشویق مردم به این مورد تشویق به دنیا و غافل کردن از آخرت است و این که تصور می کنند این امور مردم را به حفظ وطن و عزت وامی دارد تصوری باطل است، آنچه مردم را به عزت می رساند و به حفظ وطن وامی دارد ایمان است و بس.

حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی: اشکال دارد.
 
حضرت آیت الله العظمی سیستانی: اموری که به جامعه ضرر می زند و موجب ایذاء مردم است مانند استعمال ترقه و خرید و فروش آن جایز نیست.

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی: این کارها شایسته مسلمان نیست.

شایان ذکر است که در روز های پایانی سال گذشته، حضرت آیت الله مکارم شیرازی در خلال درس خارج خود به این موضوع پرداخت و خواستار حذف مراسم خرافی چهارشنبه سوری و ممانعت از انجام حرکات ناشایست در این روز شد.

ایشان در ادامه افزودند:


 متاسفانه در چنین روزی(چهارشنبه سوری) شاهد انجام برخی از حرکات ناشایست از سوی قشر جوان هستیم و مسئولان و نهادهای ذیربط باید از انجام چنین حرکاتی جلوگیری کنند. چهارشنبه سوری یک مراسم خرافی بر گرفته از آیین غلط گذشتگان است و در فرهنگ اسلامی هیچ جایگاهی ندارد.

پیامبر گرامی اسلام در بدو آغاز رسالت خود با برخی از سنت‌های اعراب جاهلی مخالفت کردند و ما نیز باید با سنت غلط چهارشنبه سوری مقابله کرده و آن را حذف کنیم .دین مبین اسلام دارای سنت‌ها و آیین‌های بسیار خوبی است که این آیین‌ها باید جایگزین آیین غلط چهارشنبه سوری شود.

در ایام نوروز که از اعیاد باستانی است، باید سنت‌هایی همچون دید و بازدید، صله رحم، کمک به دیگران و … ترویج شود و ما نباید تسلیم سنت‌های خرافی گذشتگان شویم. خرید و فروش، حمل و نقل مواد محترقه که به منجر به ایجاد حادثه و مصدوم شدن دیگران می‌شود جایز نبوده و منفعت حاصل از آن نیز حرام است


  
  
ما تا اخر ایستاده ایم  بر عهدی که با تو بسته ایم

آیت الله خامنه ای ، عکس رهبر انقلاب ، فرمانده ارتش ایران ، مقام معظم رهبری ، عکس جوانی رهبر ، عکس قدیمی رهبر انقلاب ، سید علی خامنه ای ، leader-khamenei ، ali khamenei



آیت الله خامنه ای ، عکس رهبر انقلاب ، فرمانده ارتش ایران ، مقام معظم رهبری ، عکس جوانی رهبر ، عکس قدیمی رهبر انقلاب ، سید علی خامنه ای ، leader-khamenei ، ali khamenei



عکس محسن رضایی در کنار آیت الله خامنه ای ، محسن رضایی در لباس کردی ، رهبر ، مقام معظم رهبری ، leader-khamenei.com




آیت الله خامنه ای ، عکس رهبر انقلاب ، فرمانده ارتش ایران ، مقام معظم رهبری ، عکس جوانی رهبر ، عکس قدیمی رهبر انقلاب ، سید علی خامنه ای ، leader-khamenei ، ali khamenei




  
  
آقای لاریجانی رییس محترم قوه قضاییه در بندرعباس می گوید: «اگر ما سران
فتنه را دستگیر کنیم امامزاده می شوند!» این حرف برای اینکه اینها (سران
فتنه) مصونیت پیدا کنند و دیروز این فتنه گران و آشوب طلبها آمدند
خیابانهای تهران آشوب کردند و به برخی نیز تعرض کردند


http://mohajeryr.persiangig.com/tarh/Sane_Jaleh_mohajer.jpg


""صراط" " - حاج منصور ارضی در مراسم زیارت عاشورای صبح سه شنبه حسینیه صنف لباس
فروش تهران که مصادف با یازدهم ربیع الاول بود، در ادامه شرح و توضیح دعای
امام زمان(عج) (اللهم عرفنی نفسک...) ، سخنان مهمی در خصوص فتنه گران بیان
کرد .
وی در بخشی از بیاناتش گفت: بعضی «لعن»های وارد شده در دعاها به خصوص زیارت عاشورا، فردی و بعضی
جمعی و امتی است. مثلا بعضی ها جنایتشون و همینطور
بعضی ها عبادتشون به اندازه یک امت است. مانند حرکت حضرت ابراهیم(ع) که
بفرمودهِ قرآن او یک امت بود.

کربلایی منصور ارضی در ادامه افزود: در این دعای شریف (اللهم عرفنی
نفسک...) نکته مهمی که آمده این است: «با آمدن حضرت هیچ سلاحی نمی ماند
بلکه از بین می رود.» شما مقدمات این کار را دارید می بینید که هرچه
دشمنان ما سلاح به
کشورهای عربی و اسلامی دادند حالا بلای جان خودشان شده است. خواه مصر باشد
یا کشور دیگر ولی به ضرر خودشان شده است.

این ذاکر اهل بیت ادامه داد: مسئله مهم دیگر اینکه در فراز بعدی این دعا از خداوند می خواهیم: «بدی
هایی که از سوی برخی می خواهد به حضرت برسد از «آقا» دور شود و اصل و ریشه
فتنه و نفاق و کفر نابود گردد.» این دعا و آرزوی مهمی است.
شما نگاه کنید ببینید که متأسفانه هنوز پس از 32 سال از انقلاب اسلامی، ریشه فتنه گران و آشوب طلبها قطع نشده است.
 
وی افزود: توهم غیر جایز از سوی برخی مسئولین باعث جری تر شدن آنان نیز می شود.
آقای لاریجانی رییس محترم قوه قضاییه در بندرعباس می گوید: «اگر ما سران
فتنه را دستگیر کنیم امامزاده می شوند!» این حرف برای اینکه اینها
(سران فتنه) مصونیت پیدا کنند و دیروز این فتنه گران و آشوب
طلبها آمدند خیابانهای تهران آشوب کردند و به برخی نیز تعرض
کردند که البته این برنامه با دخالت امت حزب الله جمع شد.

این ذاکر اهل بیت در پایان گفت: ما چقدر باید پول خرج می کردیم تا این سران فتنه را به بعضی از مردم
بشناسانیم در حالی که خودشان باعث شدند زودتر به مردم شناسانده شوند. این
دشمنانی که در لباس دین هستند خطرشان خیلی زیاد است.

  
  

چرا

دسته گلها دسته دسته میروند از یادمان <\/h2>

آسمان خون گریه کن در مرگ طوفان زاده ها<\/h2>...


خواهش می کنم چند لحظه فکر کنید که این آرامش امروز را
مدیون چه کسانی هستیم ؟

چرا امروز براحتی بر روی خون شهدا راه میرویم و ارزشهای
آنها را فراموش کرده ایم ؟


چرا؟ چرا؟ 

میدونم مطلبم تکراریه اما ...


 




  
  
اخراجی های عالی نیست ولی شما باختید!

 



http://www.citocinema.com/index.php?module=pagesetter&type=file&func=get&tid=1&fid=image&pid=234
ده نمکی کارگردان درجه یک سینما نیست! بنا به وظیفه وارد شده است، سه فیلم
سینمایی در کارنامه دارد و چند مستند. قبلا هم ژورنالیست بوده است و قبلتر
هم رزمنده! در طول این سالها هم کارهای خوب و قوی داشته و هم کارهای ضعیف!
نه سیاه است نه سفید! مثل همه ی ماست. بعضی جاها اشتباه کرده ، بعضی جاها
گل کاشته است و درست تیر را به هدف زده است یعنی چشم دشمن! 

ده
نمکیِ کارگردان تا تبدیل شود به یک کارگردان حرفه ای که مسائل فنی سینما را
به خوبی رعایت کند و از لحاظ تکنیکی قوی شود ممکن است سالها طول بکشد. ده
نمکی همیشه حاشیه داشته است، چرا که همیشه بر روی خطوط قرمز حرکت می کند ،
خطوط قرمز متحجرین و متجددین! برای همین است هر کاری کند جنجال به دنبال
دارد. 

حال اخراجی های 3 در حال اکران است مانند یک و دو و بلکه
بیشتر جنجال به پا شده است! اینبار چپ و راست را به چالش کشیده است . فیلم
اگر چه از لحاظ فنی ضعف دارد ولی محتوایش آنقدر با دل تماشاگران همراه است
که مردم را در سالن می نشاند و می خنداند و می گریاند! تماشاگران فارغ از
اینکه به کدام کاندیدای ریاست جمهوری 8 8 رای داده اند ، به آنچه بازی
سیاست مداران است می نگرند و همراهی می کنند فیلم را. همراهی فیلم را از
آنجا میتوانی مشاهده کنی که در اوایل و اواسط فیلم که سرودهای انتخاباتی
مهندس دباغ و دکتر گرینوف پخش می شد مردم کف می زنند و آنگاه هم که سید در
کنار تخت رزمنده ی جانباز گریه می کند، سکوت و گریه سالن با فیلم همراه می
شود. 

مردم بازی آبی و قرمز را دیدند که دست به دست هم داده اند تا
صدای سیدها بلند نشود و حاجی رسولی ها به بیمارستان نرسند. دیدند که عده ای
دم از بچه های جنگ می زنند ولی جنگ را قبول ندارند! دیدند جنگ ندیده هایی
را که حماسه آفریدند! 

ده نمکی «ایران» را نشان داد که چگونه آبی و
قرمزها او را به بازی گرفته اند تا جیب خود را پر کنند! و «ایران» را از
پدرش که خون ها داده بود تا «ایران» ایرانی بماند جدا کنند! 

ده
نمکی با ظرافت کاندیداهای ساخته ی ذهنش را طوری نمایش داد که بصورت کامل
مصداق یکی از کاندیداهای سال 88 نباشند! بلکه هر کدام ترکیبی باشد از چند
کاندیدا! 

اما این روزها اخراجی ها شده است سیبل حملات ضدانقلاب!
اخراجی ها چون با زبان مردم حرف می زند روشنفکرها را خوش نیامده است و هر
روز سیاهی خود را بیشتر نشان می دهند! تا دیروز تحریم می کردند و امروز
درخواست کپی غیرمجاز و دانلود آن را از مردم می کنند! ده نمکی خاکستری است
با تمام قوت ها و ضعف هایش ولی روشنفکرمآبان وطن فروش فقط سیاه اند! اخراجی
ها عالی نیست ولی ضدانقلاب باخت!


  
  

افول فرهنگ از پیامدهای همه گیر و عمومی برنامه های ماهواره ای است. از دیگر پیامدها و معضلات برنامه های ماهواره ای ، رشد روزافزون بی سوادی عمومی به جهت تماشای بی حد این برنامه ها و عدم تمرکز و تفکر نسبت به موضوعات و مطالب مختلف ، کاهش دادوستدهای عاطفی و اجتماعی در روابط انسان ها با یکدیگر ، رنگ باختگی ارزش های انسانی و باورهای مذهبی و نمادهای ملی و میهنی و در نتیجه خطر سقوط فرهنگ اجتماعی بیش از هر زمان دیگر است و این معضلات نه تنها کشورهای متمدن اروپایی و امریکایی ، بلکه سراسر جوامع دنیا را در معرض تهاجم قرار می دهند .
متاسفانه در این روزگار ، روز به روز به شمار افرادی که دائما در کنجی لمیده و به تماشای برنامه های مختلف ماهواره مشغول هستند ، افزوده می شود و انسان فعال و محرک و خلاق گذشته به یک تماشاچی منفعل مبدل شده و هر قدر که این وسیله پیام رسانی ، بر سرعت جابه جایی و نقل و انتقال اطلاعات و گزارش وقایع از مکانی به مکان دیگر می افزاید ، همان مقدار سرعت انتقال و تحرک را از بیننده خود می رباید و عاملی برای سکون و رکود انسان می شود . مشکل دیگر اینجاست که ماهواره امروزه ، ابراز انتقال علم و دانش محسوب نمی شود ، بلکه وسیله ای برای وقت گذرانی است !
هر آنچه را که برنامه های ماهواره ای ارائه می دهند همزمان برای تمامی افراد گیرنده یکسان است . ولی گروه بندی ها و طبقات اجتماعی و سنین متفاوت بینندگان و تفاوت درک و شعور و سلایق انسان ها در محتوای این برنامه ها به چشم نمی خورد . گستردگی بی نظیر ماهواره به عنوان ابررسانه جمعی در بین جوامع مختلف به عنوان وسیله ارتباطی و حضور آن حتی در حریم خلوت و خصوصی مردم ، این ابزار را به عنوان قابل قبول ترین پیام آور و پذیرفتنی ترین فرمانروای اجتماعی و فرهنگی تبدیل کرده است . تخریب فرهنگی در جوامع امروزی می تواند با رسانه های نوشتاری نیز صورت گیرد . ولی ماهواره و یا تلویزیون به عنوان محسوس ترین و تاثیرگذارترین رسانه همچنان در حال یکه تازی در عرصه اجتماعی جوامع است. چرا که بدون اتلاف وقت و رفت و آمد برای خرید روزنامه و مجلات و حوصله برای خواندن مطالب آنها ، جعبه جادویی تلویزیون با برنامه های متنوع و تاثیرگذاری عمیق تر نقش تمامی رسانه ها را به تنهایی ایفا می کند . بهره بیشتر از این برنامه های ماهواره ای را ، سیاستمداران کشورهای استعمارگر می برند ، در نظم نوین جهانی یا بهتر بگوئیم دنیای تک بعدی امروزی ، این کشورها در تلاش هستند که از طریق تصاویر و برنامه های جذاب و فریبنده ماهواره ای افراد دیگر جوامع و بالاخص جوانان آن را شیفته فرهنگ وارداتی و نسخه پیچ شده خود کنند. ورود ماهواره به جهان سوم ، علی الخصوص ملت هایی که باورهای دینی و سنتی آنها باعث تعالی روح و سالم سازی آن جامعه بوده ، اثرات مخرب بیشتری ایجاد می کند .

گردآورنده :خدیجه قورچی بیگی


  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >