سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از خنده زیاد برحذر باش که دل را می میراند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

اطلاعات

سریال فوق العاده دیدنی و کمدی موج و صخره محصول کانال پنجم ایران (تهران)
| با کیفیت مناسب / با لینک مستقیم / آپدیت روزانه |




نام سریال : موج و صخره

ژانر : کمدی | اجتماعی

کارگردان : مجید صالحی 

تهیه کننده : سید محمود رضوی

نویسنده : امیرعباس پیام

بازیگران : مجید صالحی، علی صادقی، نیما شاهرخ‌شاهی، زیبا بروفه، الهام حمیدی، رضا ناجی، محمدرضا داودنژاد، فرحناز منافی ظاهر و حسن اسدی...

سال تولید : 1389

کانال پخش کننده : شبکه پنجم صدا و سیمای ایران

زمان : میانگین هر قسمت 40 دقیقه

لینک دانلود : مستقیم - Dierct
خلاصه داستان : صدف
و چاوش زوج جوانی هستند که پس از مشکلات عدیده با یکدیگر ازدواج می‌کنند،
آنها تصمیم می‌گیرند برای گذراندن ماه عسل به کیش سفر کنند، در این میان به
علت دیر رسیدن از هواپیما جا می‌مانند، صدف تصمیم می‌گیرد که با قطار
بروند در ایستگاه قطار ساک چاوش را می‌زند و...


  
  

تیزر تصویری آهنگ جدید زدبازی به نام بخند مصنوعی با حضور سیجل و مهراد هیدن
(اردیبهشت ماه منتظر این آهنگ بسیار زیبا در همین سایت باشید)



  
  
موزیک ویدیو جدید و بسیار زیبا از اشکین 0098 و علیشمس پیروز دلنواز به نام خوابم میاد با سه کیفیت

( بدون تگ تبلیغاتی و کیفیت ارجینال )


  
  

سریال فوق العاده دیدنی و کمدی راه در رو محصول کانال سوم ایران
| با کیفیت مناسب / با لینک مستقیم / آپدیت روزانه |




نام سریال : راه در رو

ژانر : کمدی | اجتماعی

کارگردان : سعید آقاخانی

تهیه کننده : ایرج محمدی، مهران مهام

نویسنده : مصطفی کیایی

بازیگران : سعید آقا خانی ، مهران غفوریان ، مرجانه گلچین ، یوسف تیموری ، حلیمه سعیدی ، …

سال تولید : 1389

کانال پخش کننده : شبکه سوم صدا و سیمای ایران

زمان : میانگین هر قسمت 40 دقیقه

لینک دانلود : مستقیم - Dierct
خلاصه داستان : مسعود به
همراه سمیرا همسرش و خواهرش گلرخ که علیرغم سن بالایش مجرد است در خانه‌ ای
اجاره‌ ای زندگی می ‌کند ، مشکلات مالی مسعود ناشی از یک ماجرای
کلاهبرداری برایش بجا مانده که او را در مخمصه ‌ای می ‌اندازد که


  
  
خبرنگار: بانک‌ها برای جلوگیری از کاهش سود خود به سرمایه‌گذاری و کارهای جانبی روی خواهند آورد.

  
  

سلام

خوش امدید

اینجا آسمان ابریست ، آنجا را نمیدانم... اینجا شده پائیز ، آنجا را نمیدانم... اینجا فقط رنگ است ، آنجا را نمیدانم... اینجا دلی تنگ است ، آنجا را نمیدانم.

 

جبران خلیل جبران:

 

زمان چه قدر شگفت انگیز است ،

ما چقدر عجیب و غریبیم!

زمان واقعا دگرگون گشته ،

و بنگر ، ما را نیز دگرگون کرده است.

زمان یک گام جلو آمد ،

نقاب از چهره بر گرفت ،

ما را به وحشت انداخت و سپس

به وجودمان آورد.

دیروز از زمان گله داشتیم

و از هیبت آن به خود می لرزیدیم.

اما امروز یاد گرفتیم که دوستش بداریم

و تکریمش کنیم ، زیرا اکنون مقاصد ،

منش ، اسرار و رازهایش را می فهمیم

بتهوون:

من میخوهم کاملا شبیه یک درخت باشم.

می خواهم همواره نمو کنم.

از بالا میوه هایی داشته باشم

و از پایین با استحکام روح و ریشه

خود را در اعماق زمین فرو برم تا بتوانم

به زندگانی عملی خود روش و نیرویی بدهم.

جبران خلیل جبران:

 

سخاوت آن نیست که آنچه را که من بیش از تو به آن نیاز دارم به من ببخشی ، بلکه آن است که به من ببخشی آنچه را که بیش از من به آن نیاز داری.

  

پیرمردی صبح زود از خانه‌اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید. عابرانی که رد می‌شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند. پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند سپس به او گفتند: باید ازتو عکسبرداری شود تا جایی از بدنت آسیب ندیده باشد. پیرمرد غمگین شد و گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست. پرستاران از او دلیل را پرسیدند.
پیرمرد گفت
...
زنم در خانه سالمندان است. هر صبح آنجا می‌روم و صبحانه را با او می‌خورم. نمی‌خواهم دیر شود
!
پرستاری به او گفت: خودمان به او خبر می‌دهیم. پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد. چیزی را متوجه نخواهد شد! حتی مرا هم نمی‌شناسد
!
پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می‌روید؟ پیرمرد با صدایی گرفته، به آرامی گفت: اما من که می‌دانم او چه کسی است
...!


  
  





 خداوند متعال خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید:

«وَلَا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فَاعِلٌ ذَلِکَ غَدًا إِلَّا أَن
یَشَاء اللَّه» (سوره کهف آیات 23 و 24) ؛ «هرگز نگوید من فردا فلان کار
را انجام می‌دهم، مگر اینکه خدا بخواهد»
یعنی: هرگاه از تصمیم به
انجام کاری در آینده سخن می‌گویی، حتما تکیه بر مشیت خدا کن و جمله «ان
شاءالله»،«اگر خدا بخواهد» را فراموش مکن.


اشاره به اینکه مشیت الهی مافوق همه‌ی مشیت‌ها است و تا او چیزی را اراده نکند واقع نمی‌شود.

واضح
است که این سخن کمترین اشاره‌ای به مسأله‌ی جبر ندارد، بلکه ناظر به مشیت
غالب خداوند است که می‌تواند هرکس را از وصول به هدفش بازدارد و اگر آزادی
به انسان داده برای آزمایش و امتحان و تربیت و تکامل است و مفهوم آزادی
اراده، هرگز سلب قدرت از خدا نیست. افزون بر این برای وصول به هدف‌های مورد
نظر، اراده و انتخاب انسان یکی از عوامل است و صدها عامل دیگر بیرون از
وجود انسان قرار دارد که از حوزه‌ی قدرت او خارج، و تنها به خدا مربوط
می‌شود.

اینجاست که هم ادب سخن و هم توجه به واقعیت ها، ایجاب می‌کند که انسان جمله «اگر خدا بخواهد» را هرگز در برنامه‌های خود فراموش نکند.

در
اینجا باز به تأثیر «معرفت» در «اعمال» انسان توجه شده است که اگر مؤمن
باشد، هرگز خود را مستقل و مستغنی از او نمی بیند، هرگز مغرور نمی شود، و
بر مرکب خودخواهی سوار نمی گردد، همان گونه که در برابر انبوه مشکلات، گرد
غبار یأس و نومیدی بر آینه‌ی قلب او نمی نشیند و در برابر حوادث سخت زانو
نمی‌زند؛ چرا که او مشیت الهی را بالاتر از همه چیز می‌داند!

در نوشتن "ان شاء الله" دقت کنید:

لفظ جل جلاله
ما
در نوشتن بسیاری از کلمات دقت کافی نداریم در صورتی که بعضی کلمات با
کمترین جابجایی معنایشان به طور کل عوش میشود . وقتی موضوع مربوط به
اعتقادات ما میشود باید دقت بیشتری به خرج داد چرا که شایسته نیست مثلا
لفظی را که همراه کلمه جلاله "الله" بکار می رود نادرست نوشت و خواند و
بکار برد.

از بین این الفاظ (إن شاء الله) در بعضی اوقات "انشاء
الله" نوشته می شود با کمی دقت به معانی این دو متوجه می شویم که این دو
لفظ با هم تفاوت دارند.

إنشاء مصدر فعل أنشأ و به معنای (ایجاد کردن به وجود آوردن ،خلق کردن )است. طبق این آیه ((إِنَّا أَنشأْنَهُنَّ إِنشاءً))(35.واقعه).

إن
در (ان شاء الله) حرف شرط و به معنای اگر و فعل شاء به معنای خواستن و
مقدر کردن است و ما با نوشتن "إن شاء الله " به این صورت می گوییم (اگر
خداوند مقدر فرمود، به خواست خدا).

که در این آیه معنا مشخص است.

«وَ
مَا تَشاءُونَ إِلا أَن یشاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیماً
حَکِیما » ً(30.انسان) ؛ و شما (اولیای حق) چیزی جز آنچه خدا بخواهد نمی‏
خواهید (و کار را به او تفویض می‏کنید که) البته خدا به احوال خلق دانا و
به صلاح بندگان آگاهست.

با گفتن إن شا ء الله به عمل خود ارزش می
نهیم و جهتش را خدایی می کنیم و این یعنی نتیجه را به خدا واگذار کردن و
نهراسیدن از آنچه در پیش است.

محمدی
تبیان


  
  


خاطره ای که خواهید خواند مربوط است به خانم «مینا نظامی» که وی در دوران
دفاع مقدس از جمله پرستارانی بودند که به مجروحان و رزمندگان رسیدگی می
کردند.
خانم نظامی خاطره یکی از آن روزها را این گونه تعریف  می کند: «
ما مجروح دیگری داشتیم که اهل نهاوند بود. این رزمنده روی مین رفته بود و
دچار فراموشی شده بود و گذشته و مشخصاتش را به یاد نمی آورد. از طرفی به
خانواده او گفته بودند که فرزندشان شهید شده است. ما با او خیلی صحبت می
کردیم، بلکه به حرف آید و از کسالت در بیاید. گاهی که به مجروحان دیگر سر
کشی می کردم او را با خودم می بردم تا دیگران هم با او حرف بزنند. من نام
«علی» را برایش انتخاب کرده بودم و جالب اینکه بعدا فهمیدم نامش علی است.
البته نامش «علی محمد» بود که علی صدایش می کردند. کم کم او یک شماره تلفن
یادش آمد و گفت: «شماره مغازه است. بگویید همودم خانم –مادرش- بیاید.»
شیفت
عصر و نزدیک اذان مغرب بود که رفتم و شماره را به اپراتور دادم و خواهش
کردم بگیرد. به سختی ارتباط برقرار شد و صحبت کردم. فهمیدم چند روز قبل
مراسم چهلمش را هم برگزار کرده اند! وقتی گفتم از بیمارستان تهران زنگ می
زنم و مریضی با این مشخصات دارم و اسم مادرش همدم است، مغازه دار شوکه شده،
با عجله رفت تا مادرش را صدا کند. از پشت گوشی صدای یک خانم با لهجه
روستایی به گوش می رسید که می گفت: «می دانم که می خواهند بگویند که پسرت
شهید شده.» بعد با عصبانیت شروع به صحبت کرد. هر چه می گفتم، انگار صدایم
را نمی شنید. مرتب می گفت:«علی محمد من شهید شده!»
به او گفتم: «مگر
نمی گویند شهیدان زنده اند الله اکبر ... واقعا پسر تو زنده است، می خواهی
با او صحبت کنی؟»بعد علی گوشی را گرفت و یکی، دو کلام که حرف زدگوشی را به
من داد. گوش دادم. مادرش با خوشحالی فریاد می زد: «شهیدان زنده اند الله
اکبر، تلفن می زنند الله اکبر...» و جالب تر اینکه اطرافیان او هم این شعار
را تکرار می کردند.»

  
  
معلی بن خنیس روایت می کند که روز نوروزی به محضر امام صادق «ع» رسیدم،
امام از من پرسید: آیا می دانی امروز چه روزی است؟ گفتم: فدایتان شوم، روزی
است که ایرانیان آن را بزرگ می دارند و به یکدیگر هدیه می دهند. امام صادق
«ع» فرمود: سوگند به خدا این بزرگداشت، علتی در زمانهای دور دارد که برای
تو شرح می دهم تا بدانی.
ای معلی! روز نوروز، روزی است که خداوند از
بندگانش پیمان گرفت که تنها او را بپرستند و شرک نورزند و به پیامبران و
امامان و حجت هایشان ایمان بیاورند. این روز، اولین روزی است که در آن
خورشید دمید و بادهای بارورکننده بر درختان وزید و گلها و شکوفه های زمین
آفریده شد. این روز، روزی است که جبرئیل بر پیامبر نازل شد. نوروز، روزی
است که پیامبر اکرم «ص» علی «ع» را بر دوش خود سوار کرد تا همچون ابراهیم
«ع» بتهای عرب را درهم بکوبد و به زیر افکند. این روز، روزی است که برای
بار دوم برای علی «ع» بیعت گرفته شد و در این روز، علی «ع» بر اهل نهروان
پیروز شد. نوروز، روزی است که قائم ما و صاحب امر
ظهور می کند و در این روز، بر دجال چیره می شود و او را در کنار کوفه به
دار می زند. هیچ نوروزی نمی رسد، مگر اینکه ما در آن منتظر فرج هستیم.

  
  

فقط دو چیز وجود داره که نگرانش باشی: اینکه سالمی یا مریضی.
چیزی نمونده که نگرانش باشی؛ 
اگر سالم هستی، دیگه
اما اگه مریضی، فقط دو چیز وجود داره که نگرانش باشی: اینکه دست آخر خوب می شی یا می میری.
اگه خوب شدی که دیگه چیزی برای نگرانی باقی نمی مونه؛  
اما اگه بمیری، دو چیز وجود داره که نگرانش باشی: اینکه به بهشت بری یا به جهنم
اگر به بهشت بری، چیزی برای نگرانی وجود نداره؛ 
ولی اگه به جهنم بری، اون قدر مشغول احوالپرسی با دوستان قدیمی می شی که وقتی برای نگرانی نداری 
پس در واقع هیچ وقت هیچ چیز برای نگرانی وجود نداره 
امیدوارم همیشه سلامت و شاد باشی





  
  
<   <<   11   12   13   14